دیشب رفتیم قدم بزنیم

ساخت وبلاگ

برگشتم الان چهارمین روزه

کارای اجباری مثل کلاس چرتکه و باشگاه رو رفتم ولی دیگ هیچی ک هیچی

شاهین نزدیک 10 میرسه و 6صبح میره.من مریضم یه کم بیحالم و سلام ک میدم بیهوش میشم از خواب 

یعنی شام بی شام:))

یکی کامنت داده به من سر بزن؛ ادرس نذاشته :))))

همین دیگه حالم ک بهترشد میام میگم 

دیشب رفتیم قدم بزنیم...
ما را در سایت دیشب رفتیم قدم بزنیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zs-mj بازدید : 42 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 19:49

وب کوچولوی تیره ی من پر نور من سلاماین روزا صبح ها یا شب قبلش مینویسم یه لیست از کارهای روزانه و معلوم نمیکنه همش رو انجام بدمولی اینکارو میکنم به امیداینکه بتونم پیشرفت کنمبه امیداینکه دوباره به اون دیشب رفتیم قدم بزنیم...ادامه مطلب
ما را در سایت دیشب رفتیم قدم بزنیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zs-mj بازدید : 53 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 19:49

این روزا روزای خاصی نیستالبته خاص بودن روزامو اینده مشخص میکنهحوصله دیدن ادمارو ندارم. حوصله ی کار جدید ندارم ک اونقدر تو کارهای نکردم غرقم که حد ندارهاز وضعیت تمیزی خونه نمیگم چون واقعا مضخرفهلباسها دیشب رفتیم قدم بزنیم...ادامه مطلب
ما را در سایت دیشب رفتیم قدم بزنیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zs-mj بازدید : 50 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 19:49

تو فکر پاک کردن اینستامخیلی میرم توش و گوشیمم دیگه توانش رو نداره خسته س!بدم نمیاد یه گوشی جدید بگیرم با ازین باتری های موندگار مث گوشیِ مامان :))یا ازین دوربین های زوم دار داشته باشه برا عکاسی بدم نم دیشب رفتیم قدم بزنیم...ادامه مطلب
ما را در سایت دیشب رفتیم قدم بزنیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zs-mj بازدید : 39 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 19:49

یه مطلب قابل ذکر بگمو برم برا دندون پزشکیاحساس امنیت از مورد تایید بودن از سمت پدرو مادر خیلی مهمه خودم به شخصه همیشه گشتمو گشتم تا یه تاییدیه ای از شون پیدا کنممشکل گشتن و پیدا کردن اینه ک هر لحظه می دیشب رفتیم قدم بزنیم...ادامه مطلب
ما را در سایت دیشب رفتیم قدم بزنیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zs-mj بازدید : 38 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 19:49

وقتی دلت خواست هیچکی نباشه که بخونه جیزی ک مینویسی روتو باشی خدای خودت و نماینده هاشاون موقع ادم شدیاگر رفتی بخونی ک بیان بخوننت دیگ کار تمومه برکت میره از نوشته هاتامروز با بابا اومدیم دندون پزشکیالا دیشب رفتیم قدم بزنیم...ادامه مطلب
ما را در سایت دیشب رفتیم قدم بزنیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zs-mj بازدید : 55 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 19:49

دنیای واقعی م پر از نعمته و نعمتهایی ک از سرم زیادهپس خدایا در نظر نگیر این جملاتی ک مینویسم رومرضی ک من دارم احتمالا کمال گراییِ!مثلا از پنج تا کتاب چهارو نصفیش رو موضوع بندی کردم برا مامان به خاطر ا دیشب رفتیم قدم بزنیم...ادامه مطلب
ما را در سایت دیشب رفتیم قدم بزنیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zs-mj بازدید : 52 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 19:49

اما بالاخره زندگیِ منه و دوستش دارم

با اینکه خیلی ضعیفم توش

امروز شنبه بود و از صبح قرار شد 2ساعت برای مامان کار کنم. و الان که نه و نیم شبه هنوز اینجام و از خستگی حال ندارم برم خونه.

شاهین تا 12 شب شیفته 

و برای همین عجله ای ندارم.

اونقدر خستم که از احساساتم هیچی یادم نمیاد

 

دیشب رفتیم قدم بزنیم...
ما را در سایت دیشب رفتیم قدم بزنیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zs-mj بازدید : 78 تاريخ : چهارشنبه 8 خرداد 1398 ساعت: 17:40

روزی که خاله زهره نشست تابهم بگه شوکه شدن مامانو بابارو وقتی فهمیدن من تشکیل شدم شوکی ک بهم وارد شد حسی بود ک تو بچگی میگفتم من پرورشگاهی ام و میگفتن نه!!دیروز باخودم گفتم اگه دلیل این دو سه روز عقب افتادن پریودیم حاملگی باشه با این وجود که از تخمک گذاریم چندروزی گذشته وبه احتمال زیاد دختر بشه بچم ی دیشب رفتیم قدم بزنیم...ادامه مطلب
ما را در سایت دیشب رفتیم قدم بزنیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zs-mj بازدید : 74 تاريخ : جمعه 9 تير 1396 ساعت: 12:38

دانشگاهمو دوست دارم اینکه همه چادری باشن خوبه یا اینکه حداقل اعتقاد تو توش سر باشه! اینکه استادات ادم حسابی باشن و ازت جیزایی بخوان ک از پسشون برنیایی:)) اینک ازهمشون سنم کمتره حس خوبیه انگار جلوعم و درسامو دوست دارم چون میفهمم باتمام سختی هاشون تعدادمون کمه و این خیلی خوبه منظورم اینه کلا هفت هشت ن دیشب رفتیم قدم بزنیم...ادامه مطلب
ما را در سایت دیشب رفتیم قدم بزنیم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zs-mj بازدید : 52 تاريخ : جمعه 9 تير 1396 ساعت: 12:38